امروز یکشنبه 15 اسفند 95
نی نی جونم قراره خیلی زود بیای پیشمون
قربون دخترکم برم یعنی چه شکلی هستی تو مامان
دکتر واسه یکشنبه 22 ام نوبت سز داده
اما میخام امروز برم پیشش باز بگم بندازه چهارشنبه 18 ام
چهارشنبه دقیقا 38 هفته میشی
مامان خیلی استرس داره دخترم میگم زودتر بیای و تموم شه این اضطراب
سیسمونیتم مامان جون خریده دستش درد نکنه
وسایلمم اماده کردم چون میریم خونه باباجون
بابایی میخاد گوسفند جلو پات سر ببره
اما ما گفتیم بذاره 10،12 روز بعد که حال من جا بیاد
دخترکم تو هفته 35 تکونات خیلی کم شد رفتم تست ان اس تی دادم مشکلی نداشتی
احتمالا جات تنگ شده بود و تغییر حالت دادی از بریچ به سفالیک
دخترک اسفندی دم عید مامان، هرسال تولدت حال و هوای خوبیه، قبل عید و شور و حال دیگه ایه😇
اشتهام فوقلاده زیاد شده هرچی میبینم میخورم
اخرین سونو اخر هفته 36 دادم وزنت 2700
سونو 31 هفته وزنت 1700
یعنی تو 5 هفته یک کیلو اضافه کردی
هر هفته 200 گرم😊
مامانی خاستگارات از همین الان صف کشیدن اما من اعلام کردم دختر به فامیل نمیدم، والاااااااا
خم شدن خیلی سخت شده واسم، الرژیم که نفسمو دراورده
شبا دستشویی رفتن
اخ اخ چقد دلم میخاد الان بشینم یک کیلو از سیرترشی مامان جون بخورم حیف بابات از بو سیر بدش میاد😢
تو فامیل هم خودم هم شوهرجان چندتا دخملی راه افتادن تو راهن، هم بازیات زیاد شدن
امسالم که سال دختر بود همه دختر دارن
وای خدا چقد استرس دارم روزای اول باید خیلی سخت باشه
تکونات ماشالا قوی شده که میترسم کیسه رو پاره کنی
ایشالا هرکی بچه میخلد خدا بهش بده
اسمتم انتخاب کردیم اما چندروز پیش متوجه شدم یکی از فامیلای من این اسمو گذاشته رو دختر 3،4 ماهش
اما ما دیگه انتخاب کردیم، ضدحال بود
مامان جون ایشالا سالم و خوش قدم باشی خوشگلم باشی 😍😍😍😍😍😍😍